سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 356
بازدید دیروز : 77
کل بازدید : 765239
کل یادداشتها ها : 965
خبر مایه


به مناسبت سوم شعبان سالروز ولا‌دت امام حسین (ع)
سرخ ترین تولد تاریخ

گروه فرهنگی- پس از گذشت مدتی از ولا‌دت حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلا‌م علا‌ئم و نشانه‌ها، نشانگر این بود که دومین فرزند گرانمایه‌ <فاطمه> در راه است و آنگاه پس از شش ماه همانگونه که پیامبر پیش از آن مژده‌ آمدنش را داده بود، دیده به جهان گشود. ‌
در مورد ولا‌دت حسین علیه‌السلا‌م از امام صادق آورده‌اند که: روزی همسایگان بانوی باایمان <ام‌ایمن> نزد پیامبر آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا! شب گذشته <ام‌ایمن> تا سپیده‌دم بیدار بود و می‌گریست و همه ما را نیز ناراحت ساخته است. ‌
پیامبر کسی را به خانه‌ او گسیل داشت و او به محضر پیامبر شرفیاب شد. آن حضرت به او فرمود: <ام‌ایمن!> خدای چشمانت را نگریاند! همسایگانت به من گزارش کرده‌اند که تو سراسر شب گذشته را ناراحت و گریان بوده‌ای، چرا؟ ‌
پاسخ داد: ای پیامبر خدا! خوابی سخت و سهمگین دیدم و بخاطر آن تا سپیده‌دم گریه کردم. پیامبر فرمود: خوابت را برایم بازنمی‌گویی؟ بگو که خدا و پیامبرش به پیام آن داناترند. <ام‌ایمن> گفت: ای پیامبر خدا! بیان آن برایم گران است. ‌
پیامبر فرمود: آنگونه که تو فکر می‌کنی نیست، رویای خویش را بازگو.‌
آن بانوی باایمان گفت: <دیشب در عالم رویا دیدم که برخی از اعضاء پیکر مقدس شما در خانه‌ من افتاده است...> ‌
پیامبر فرمود: خواب خوشی رفته‌ای و خواب نیکویی دیده‌ای. پیام خواب تو این است که دخت گرانمایه‌ام <فاطمه>، <حسین> را به دنیا خواهد آورد و تو هستی که او را پرستاری و نگهداری خواهی کرد و <حسین> همان پاره‌ای از وجود من است که در خانه شما قرار می‌گیرد. ‌
این جریان گذشت و پس از مدتی حسین علیه‌السلا‌م از افق‌سرای امامت و رسالت طلوع کرد. <ام‌ایمن> او را در آغوش گرفت و نزد نیای گرانقدرش پیامبر آورد. آن حضرت حسین علیه‌السلا‌م را از او گرفت و فرمود: ‌
<آفرین خدا بر این کودک نورسیده و بر او که او را در آغوش فشرده و بسوی من آورده است.> ‌
آنگاه فرمود: ام‌ایمن این پیام آن روِیای توست. ‌
علا‌وه بر خواب <ام‌ایمن> همسر <عباس>، عموی پیامبر نیز خوابی نظیر این خواب دیده بود و پیامبر گرامی نیز پیشگویی فرموده بود. ‌
لحظات ولا‌دت حسین علیه‌السلا‌م گروهی از بانوان مسلمان، از جمله صفیه، دختر عبدالمطلب و عمه‌ پیامبر و نیز <اسماء بنت عمیس> و <ام‌سلمه...> حضور داشتند. پس از طلوع خورشید جهان افروز وجود حسین علیه‌السلا‌م پیامبر فرمود: عمه! فرزندم را بیاور! ‌
صفیه عرض کرد: ای پیامبر خدا! تازه به دنیا آمده است و هنوز آماده نشده است... ‌
پیامبر فرمود: خداوند او را پاک و پاکیزه ساخته است، بیاور... ‌
آنگاه فرشته‌ وحی فرود آمد و به آن حضرت پیام خدای را تقدیم داشت و خواست که نام پسر دوم <هارون> را- که به زبان عبری <شبیر> و به زبان عرب <حسین> گفته می‌شد برای نوزاد مبارک برگزیند. ‌
و از پی آن انبوهی از فرشتگان فرود آمدند و طلوع خورشید وجود حسین علیه‌السلا‌م را به نیای گرانقدرش تبریک گفتند و در همان ساعت، شهادت پرافتخارش را نیز به پیامبر خدا تسلیت عرض کردند. ‌
پیامبر گرامی فرزند دلبند خویش را گرفت، زبان مبارک را در کام او نهاد و او زبان وحی و رسالت را مکید، به گونه‌ای گوشت بدنش از آن رویش کرد و استخوانهایش استواری و استحکام یافت. و آورده‌اند که حسین علیه‌السلا‌م نه از مادر شیر نوشید و نه از هیچکس دیگر. علا‌مه <بحرالعلوم> در این مورد اینگونه سروده است: ‌
لله مرتضع لم یرتضع ابدا ‌
من ثدی انثی و من <طه> مراضعهِ ‌
یعطیه ابهامه آنا فاونهِ... ‌
خدای را! خدای را! کودک شیرخواری که هرگز از پستان بانویی شیر ننوشید و شیردهنده‌ او به خواست خدا پیامبر خدا بود. ‌
او گاهی انگشت شست و زمانی، زبان خویش را در کام آن کودک پرشکوه می‌نهاد و از این راه بود که سازمان وجود او به اوج کمال رسید. ‌
درست هفتمین روز طلوع دومین اختر تابناک از افق سرای <فاطمه> بود که پیامبر دستور داد، سر کودک را تراشیدند و به وزن موهای سرش نقره در راه خدا انفاق گردید و برای سلا‌متی او و سپاس به بارگاه خدا، قربانی شد.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ